مطرح نبودن نظریه ویژه شیعه دوازده امامی در زمان رحلت امام حسن عسگری (ع) از سوی منابع معاصر امامیه در آن زمان نیز به طور ضمنی تأیید میشود. برای مثال دانشمند امامی ، محمد بن حسن صفار قمی ( متوفی 290ق/903 م) که در کتاب بصائر الدرجات احادیثی در فضایل ائمه علیهم السلام گرد آوری کرده، هیچ حدیثی درباره غیبت یا دوازده امام ذکری نکرده است یکی از مشایخ صفار، ابوجعفر احمد بن محمد بن خالد برقی ( متوفی 274 ق/ 887 م یا 280ق / 893 م) که بویژه به خاطر کتاب المحاسن خود معروف است نیز به همین نحو اطلاعاتی در این باره در اختیار ما نمینهد. او در بخش اول این کتاب عنوان « الاشکال و القرائن» احادیث مربوط به خصوصیات اعداد مختلف را ذکر کرده است(10) اما به بیان اعداد سه تا ده اکتفا نموده و لازم ندیده است که این بحث را به عدد دوازده نیز برساند بر عکس ، کتاب الخصال ابن بابویه که کلاً به احادیثی این چنین اختصاص یافته و تا فراتر از هزار ( ما بعد الالف) نیز بحث را ادامه داده است، فصلی مبسوط در عدد دوازده دارد که در آن احادیث اصلی مربوط به دوازده امام را بررسی کرده است.(11) افزون براین، برقی یک حدیث معروف نزد امامیه نقل میکند که به موجب آن حضرت خضر، علی(ع) و پسرش امام حسن(ع) را ملاقات میکند و نام امامان را برایشان فاش میکند؛( 12) اما در نقل برقی از این حدیث، بر خلاف دیگر نقلها- و احتمالات نقلهای متأخر – خضرا (ع) تنها حضرت علی (ع) و حسن(ع) و حسین(ع) را با ذکر نام معرفی کرده است. این محدّث افزوده است: و او هر یک از آنها ( ائمه) را تا آخر یکی پس از دیگری برشمرد- حتی اتی علی آخر هم – اما نام یا تعداد امامانی را که پس از امام حسین(ع) میآیند مشخص نکرده است. کتاب المحاسن و بصائر الدرجات هر دو پیش از غیبت صغرا یا اندکی پس از آغاز آن تألیف شدهاند. مطرح نبودن عقاید خاص شیعه دوازده امامی در این آثار ، احتمالاً به این معناست که اعتقاد به دوازده امام تا آن زمان هنوز جزء اصول اعتقادی امامیه در نیامده بود.
به هر حال اوضاع باید خیلی سریع دگرگون شده باشد، زیرا در تفسیر علی ابن ابراهیم قمی ( متوفی 307ق/ 919 م) حدیث خضر(ع) با ذکر نام هر دوازده امام بیان شده است.(13) حد اعلای این دگرگونی در اصول کافی تألیف ابو جعفر محمد بن یعقوب کلینی ( متوفی 329 ق/ 941 م) به چشم میخورد که تمامی اجزای اصلی نظریه شیعه دوازده امامی را میتوان در آن یافت(14) میتوان افزود که آن نظریه ربط مستقیمی با احادیث معاد شناسانهای داشت که از دوازده مهدی سخن میگویند که پس از قائم «اصلی» به توالی خواهند آمد.(15)
پی نوشتها
10- البرقی، کتاب المحاسن تحقیق جلال الدین الحسینی المحدث ، تهران ، 1370 ق / 1950 م ، صص 3-15
11- ابن بابویه، کتاب الخصال، نجف ، 1391 ق / 1971 م ، صص 436 -451
12- البرقی ، همان کتاب، ص 332 و بعد از آن . ]درکتاب الخصال ، ابن بابویه ، تهران 1389 ق/ 1969 م ، صص 366 – 480، 51 خبر در مورد اثنی عشر خلیفه آمده است – مترجم[
13- علی ابن ابراهیم القمی، تفسیر، تحقیق: طیب الموسوی الجزائری ، نجف، 1386 ق/ 1966 -1967 م 1387 ق / 1967 -1968 م ، ج2 ، صص 44 و بعد از آن .
14- نگاه گنید به : بویژه کلینی ، همان ،ج 1، صص 328 وبعد از آن، 525 و بعد از آن حدیث خضر در ص 525 و بعد از آن ذکر شده است واحادیث مربوط به دو غیبت در ص 339 و بعد از آن.
15- نگاه کنید به : ابن بابویه، اکمال الدین، تهران ، 1301 ق/ 1883 -1884 م ، ص 204 نقل شده از سوی مجلسی در بحارالانوار ( چاپ ایران) 1305-1315 ق / 1887-1898 م ،ج 13، ص 236؛ ابو جعفر طوسی، کتاب الغیبه، تحقیق آقابزرگ طهرانی، نجف 1385 ق/ 1965 – 1966 م،ص 258، نقل شده در بحار، ج 13 ، ص 237؛ محسن کاشانی، همان کتاب، ص 199 و بعد از آن و مقایسه کنید با کتاب محمد بن المثنی در الاصول الاربعمائه، نسخه خطی دانشگاه تهران به شماره 962 ، ص 53 ب ( آنجا که گفته میشود در پی قائم ، یازده مهدی میآید). مجلسی ( همان جا) دو تفسیر احتمالی ازاین احادیث را مطرح میکند: ممکن است مراد از دوازده مهدی ، پیامبر و یازده باشد که حکومت آنها به دنبال حکومت قائم خواهد بود و یا ممکن است مراد از این مهدیها، اوصیای قائم باشد که در کنار دیگر امامان که دوباره به زمین باز خواهندگشت ( رجعوا) به هدایت جامعه میپردازند.